وبینار "تقویت معرفت دینی و هویت ایرانی" برگزار شد
آقای دکتر اصفهانی: امید زمانی ارزشمند است که با یک مبانی اعتقادی همراه باشد.
به گزارش روابط عمومی بنیاد نخبگان استان گیلان، در راستای فعالیتهای فرهنگی و با هدف گسترش برنامه های پرورش دینی و فرهنگی اجتماع نخبگانی و به منظور تقویت آموزههای دینی و ارتقای معرفت دینی استعدادهای برتر وبینار آموزشی با عنوان "تقویت معرفت دینی و هویت ایرانی" در روز یکشنبه 29 آذر سال جاری به صورت مجازی برگزار شد.
در ابتدای این وبینار آموزشی آقای دکتر اصفهانی رئیس بنیاد نخبگان استان گیلان ضمن خوشامدگویی به شرکتکنندگان، طی سخنانی با توجه به شیوع بیماری کرونا، یکی از آثار خوب این دوران را خلوت کردن انسانها با خودشان و تفکر کردن دانستند و اظهار داشتند: از این جهت این موضوع یکی از دستاوردهای شیوع این بیماری است چون انسان فرصت با خود اندیشیدن را بیشتر کسب کرده است. فکر کردن با خود باعث می شود که انسان به گذشتههای خودش برود و هم به سراغ آینده، در عین حالی که این بیماری آینده بشریت را مبهم کرده است ولی انسان خلاق و انسان مبتکر اعتقاد دارد که یا راهی برای غلبه بر این مشکل خواهد یافت یا راهی خواهد ساخت این امید است که انسان را زنده نگه میدارد.
آقای دکتر اصفهانی افزودند: این امید وقتی که رنگ مبانی اعتقادی میگیرد ارزشمند است و آرزوهای خوب و دعاهای خوب برای یکدیگر زمانی به هدف اجابت میرسد که پشتش یک باور به خالق موثر باشدکه هر غیر ممکنی را به فضل خودش می تواند ممکن بکند. آقای دکتر اصفهانی در پایان افزودند: ما در این برنامهای که ترتیب دادیم از خداوند متعال میخواهیم که آینده ما را به یک آینده روشن وصل بکند و تاکید نمودند که در این رابطه نیاز داریم تا آموزههای دینمان را تقویت و ارتقا ببخشیم. طبیعتا انسانهای صاحب نظر و انسان های مثل آقای دکتر قربان پور میتوانند به ما کمک بکنند. پس از آن آقای دکتر قربان پور ضمن تشکر از رئیس بنیاد نخبگان استان گیلان، اظهار امیدواری نمودند تا این برنامه مورد استفاده استعدادهای برتر و شرکت کنندگان قرار بگیرد.
آقای دکتر قربانپور مباحث خود را در خصوص وبینار تقویت معرفت دینی و هویت ایرانی" با تعریف معرفت دینی و معرفتشناسی آغاز نمود. مقصود از معرفت دینی و باور دینی چیست، الزامات و ضرورت این معنا که شامل موارد ذیل هست:
الف: اقتضای رشد انسان، رشد باورهاست
ب. دستورات دین مبنی بر افزایش و ارتقای ایمان و علم(توجه به مشتقات علم و اطلاق این آموزه ها)
پ. دفاع از وضعیت موجود در مواجهه و مقابله با شبهات. افزایش هجمه های مختلف نسبت به باورها مقتضی تقویت باورها، از طریق پاسخ گویی به شبهات و ابهامات است.
مبحث بعدی تعریف هویت بود (مراد از هویت کیستی و چیستی است. یعنی ما که هستیم. در پاسخ به این سوال، مولفه هایی یاد شده اند که مجموع آنها هویت ما را شکل می دهد:
1. زبان(امری قراردادی برای برقراری ارتباط) 2. نژاد(امری طبیعی و خارج از انتخاب) 3. آداب و رسوم. 4. دین و مذهب(غیر از چهارمی هر سه تا ی اول با نگاهی پدیدار شناسانه و برون دینی اموری قراردادی اند).
تبیین عنوان بحث: از آنجا که عنوان مذکور قابلیت خوانش چندگانه دارد، بدان معنا که: تلقی منفی و ناصحیح از دین و معرفت نادرست و محرف از آن منجر به نادیده گرفتن هویت تاریخی 1400 ساله ما پس از اسلام خواهد شد.
تلقی مثبت از دین و معرفت صحیح از آن منجر به دیدن واقعیت امر و التفات به نکات مثبت تاریخی که مقوم هویت و تقویت کننده آن خواهد بود، می شود، زیرا دیدن نکات مثبت منجر به الگو گیری از گذشته و چراغ راه قرار دادن آن برای حال و آینده خواهد شد.
مراد ما از عنوان شناخت دین با توجه به نکات ذیل است:
1. شناخت حقیقت دین که خود موتور محرک فرد و جامعه خواهد بود(همچنانکه نحوه تعامل پیشینیان ما با دین منجر به حرکت و رشد و تعالی شد. حتی در دوره معاصر) و منافاتی با مولفه های فرهنگی و هویتی ندارد.
2. تفکیک حقیقت دین و عملکرد دینداران که که به تثبیت وضعیت صحیح و دوری از انحراف دینداران منجر خواهد شد و خلط آن می توان مخرب و ویرانگر باشد. همچنانکه در صدر اسلام ایرانیان با تفکیک این دو مسئله، پیرو حقیقت دین از مسیر اصیل اهل بیت شدند و انحرافات اموی و عباسی و عملکرد غیر معصومین را به پای دین نگذاشتند.
3. یکی از شئونات دین که از نظر تاریخی رابطه مستقیمی با هویت ما پیدا کرده، ورود اسلام به ایران و تغییر هویت دینی ما ایرانیان، از آیین زردشت به اسلام است، با ذکر این نکته که:
از آنجا که به اعتقاد ما دین ریشه در صفت ربوبیت و حکمت خدا داشته و امری از بالا به پایین است و نه از پایین به بالا(با توجه به فلسفه دین،شان دین الهی بودن است و نه بشری بودن) و ادیان مختلف را مراتب مختلف یک حقیقت می دانیم که از مرتبه پایین تر به بالا تر حرکت کرده(پایین و بالا نسبت به امر بالاتر است)، تغییر دین ایرانیان را حرکتی رو به جلو تلقی می کنیم. یعنی با فرض پذیرش الهی بودن زردشت و چشم پوشی از تحریفات پدید آمده در آموزه های این دین با گذر زمان و تحریف کتاب اوستا(اوستای ساسانیان یک پنجم اوستای حقیقی بود)، و اینکه هیچ نصی مبنی بر خاتمیت آموزه های زردشت وجود ندارد، دایره رسالت ایشان را تا ظهور پیامبر بعدی دانسته و پس از آن ماموریت به عهده پیامبر بعدی است(استقبال زردشتیان از مسیح)، تبعیت از پیامبر جدید حکم عقل و وجدان است چون ما تابع پیامبرانیم چون فرستاده خدایند نه اینکه چون ایرانی اند یا عربند و ...
توجه به جنبه های مختلف این قضیه، در پرتو تقویت باورهای اصیل دینی و تهذیب و پالایش آگاهی های معیوب ما از دین و مسائل تاریخی مرتبط با آن، نگاه ما را نسبت به گذشته واقع بین تر و سازنده تر می کند به نحوی که گذشته چراغ راه آینده خواهد شد.
به زبان ساده باید گفت: هدف از این بحث این است که به طور خلاصه بگوییم گذشتگان ما در مواجهه با دین اسلام چه تعاملی داشتند و چرا؟ و ما هم از سیره و روش آنها تبعیت کنیم و دنباله رو مشی صحیح نیاکان خود باشیم و امری را که 1400 سال با جان و دل پذیرا شدیم و بخشی اصیل از هویت ما شده، به سادگی نادیده نگیریم.